هـــم‌فیلـم‌بینــی

یا بشينيم دور هم درباره‌ی فلان فيلم گپ بزنيم


هم‌فیلم‌بینی کلن - hamfilmbini@gmail.com - هم‌ده‌فیلم‌انتخاب‌کنی - فید


My Blueberry Nights - Youth Without Youth - ChungKing Express - Eyes Wide Shut - Copie Conforme
Closer



حاشيه‌ای بر «شب‌های بلوبری من»، در پاسخ به بخش‌نامه صادره

*
يك. هفته گذشته، روزی كه حالم چندان خوش نبود، از خانم منشی خواستم كه به رستوران هميشگی سفارش سوپ بدهد. دوستان پس از مقداری تاخير، دو تا ته‌چين مرغ فرستادند! وقتی جست‌وجوهای خانم منشی برای مشخص كردن اين‌كه دوتا ته‌چين مرغ را چه كسی سفارش داده، بی‌نتيجه ماند، تازه روشن شد كه سفارش را به اشتباه آورده‌اند. خب، پوزشی خواستند و غذا را برگرداندند و سوپ بنده را - جای‌تان خالی - بالاخره آوردند.
دو. يك‌بار علی حاتمی فقيد در گفت‌وگويی با اميد روحانی، «‌خوشگل»‌بودن فيلم‌هايش را تاييد كرده بود و اصلا ً پايش هم ايستاده بود و آن را خودخواسته دانسته بود و اسمش را گذاشته بود «فيلم‌های كرم كاراملی». اما حاتمی به آن تناسب جادويی دست يافته بود و می‌دانست كه چه‌طور و چه‌مقدار كرم كارامل بايد به يك فيلم بيافزايی، كه قصه فيلم طعم خود را به طعم كارامل نبازد. گمان نمی‌كنم كه كسی مخالفتی داشته باشد كه آقای كاروای هم يك فيلم‌ساز كرم كاراملی ( يك «خوشگل»‌ساز) است؛ اما انگار گاهی‌وقت‌ها حساب آن تناسب از دستش در می‌رود و برای «دست‌پختی» كه اقتضائش كمی تندی جگرسوز است، آن‌قدر كرم كارامل به خورد آدم می‌دهد كه آدم در حسرت آن اقتضاء می‌ماند؛ درست مثل اين «شب‌های بلوبری من»، كه بلاتشبيه همه مواد اوليه برای يك سوپ انسان‌ساز را دارد، اما نهايتا ً يك ته‌چين مرغ نطلبيده از توی ديگ درمی‌آيد- بدون آن‌كه كسی باشد كه پوزشی بخواهد و چيزی را بازگرداند و چيزی را - جای‌تان خالی - باز بياورد. اين‌طوری‌ست كه آدم ناخوش‌احوال، ناخوش‌احوال باقی می‌ماند از ديدن اين فيلم!

Labels:



Comments: Post a Comment